برای چند ثانیه به همه چیز شک میکنم. سال ۱۳۹۶ شمسی است؟ شاید از دوره دیگری در تاریخ سر درآورده باشم! شاید سفری در زمان کرده باشم؟ مگر نمیشود آدم در زمان سفر کند؟ شاید در دنیای دیگری قدم گذاشته ام! مگر نمیشود یک جایی از چرخه منظم جهان لنگ بزند و آدم را به زمان و مکان دیگری پرتاب کند؟ کمی طول میکشد تا خون به مغزم بازمیگردد و تصویر مبهم عمارت روبهرویم روشن میشود.
آفتاب خودش را روی دیوار مدور آجری پهن کرده تا جلوه عمارت را دوچندان کند. چند ثانیه پیش جلوی در چوبی خانه قرار گرفته بودم کوبههای روی در و زنگ آیفون تصویری روی دیوار پارادوکس غلیظی بود که چشمم را آزرد. اما حالا که به محوطه وارد شدم همه چیز سنتی است و اصیل. انگشت اشاره را روی درز یکی از بخشهای دیوار میگذارم و شیار بندکشی شده بین آجرها و زبری گچ و بتونه به کار رفته را لمس میکنم. بکر و زمخت است مثل جنس زندگی در دورههای قدیم. مثل جنس لباسهای پشمی دست دوزی شده، مثل فرش دستباف پرداخت نشده.
پنجرههای ارسی تا بالای ساختمان کشیده شده و با آن شیشههای رنگی یکی از زیباترین بخشهای تاریخم را به نمایش میگذارد و حسرت مرده وجودم از ندیدن و حس نکردن زیباییهای تاریخ را زنده میکند.
از کنار حوض پر از آب میگذرم در حالی که طاق و قوس بنا ذهنم را میپیچاند و به دوران صفویه میبرد. پلههای سنگ هزارکاره را زیرپا میگذارم و از قاب در چوبی که شیشه های رنگی کوچک دو لت در را پوشانده، میگذرم. همین که از در عبور میکنم باز چند ثانیه به دیدههایم شک میکنم. دوره صفویه و قاجار را به سرعت گذرانده بودم، وسط ساختمانی مدرن و امروزی ایستاده بودم با دکوراسیون داخلی از جنس ام دی اف و کفپوش مرمر. مگر نمیشود آدم در زمان سفر کند؟!
در محله «دانشآموز» که یکی از محلات نوساز مشهد است و ساختمانهای بلند و برجهای عظیم ویترین اصلی این محله است و میتوان گفت زندگی مدرن در این محله جریان دارد، بنایی ۵۰۰ متر مربعی به سبک و سیاق سنتی که نمایانگر تاریخ دوره صفویه و قاجار است، ساخته شده است. بنایی که شکوه و عظمت آن در بین صدها برج و آسمانخراش هم از بین نمیرود. وقتی به داخل این خانه میرویم با نمای بیرونی کاملا سنتی روبهرو میشویم هرچند داخل ساختمان به شکل امروزی و مدرن و با توجه به ملزومات زندگی امروزی ساخته شده، اما فضای سنتی کل ساختمان غالب است.
غیر از نما در قسمت تحتانی ساختمان نیز شاه نشینی طراحی و ساخته شده که در نوع خودش کم نظیر است. وقتی به قسمت شاهنشین میرویم تاق و قوس به شکل زیبایی از کار درآمده و هشتی کشیده به بهترین شکل مسیرهای اصلی را به بخش های فرعی ارتباط داده و آب درحوض فیروزهای کوچکی جریان دارد.
شاه نشین طوری طراحی شده که نور کافی را وارد فضا میکند و ستونها و دیوارها هوای گرم و سرد را به راحتی منتقل نمیکند و در کنار همه اینها آرامش عجیبی که در این بخش حکمفرماست که همیشه مهمانهای خانه و حتی همسایگان و افراد بازدید کننده را در خود تهنشین میکند.
جلیلی مالک این خانه عمارت نماست. او که در واقع ساختمان را مطابق با خواسته دلش ساخته است. آنطور که میگوید هر وقت مسافرت میرفت که اغلب مکانهای تاریخی را انتخاب میکرد، از دیدن بناهای تاریخی لذت میبرد و همیشه آرزو میکرد کاش بتواند در چنین خانههایی زندگی کند. وقتی تصمیم میگیرد ملکش در دانش آموز۲ را بسازد خطر کرده و به معمارش پیشنهاد ساختن خانهای به سبک قدیمی میدهد.
در آن زمان ساخت خانه را شروع کرده بوده و حالا برای ساخت نما و زیرزمین فکرهایی در سر داشت که با معمار خود مطرح میکند. همین میشود که فکرهای اولیه برای نمای ساختمان به شکل کاملا سنتی و شاه نشین خانه روی کاغذ ترسیم میشود. همانجاست که مهندس ابراهیمی که متخصص در زمینه بناهای سنتی است واردکار شده و ایده ساخت نمای سنتی و شاه نشین عملی میشود.
جلیلی میگوید: به خاطر کارم در محله بازار رفت و آمد داشتم که محلهای قدیمی بود و خانههای قدیمی داشت. همچنین اقواممان اغلب خانههای قدیمی در اطراف حرم داشتند که وقتی به آنجاها میرفتم دلم پرمیکشید خودمان هم از این خانهها داشته باشیم.
وقتی جلیلی ساخت خانه را شروع میکند هنوز از تصمیمش مطمئن نیست، اما وقتی به کار نما و زیرزمین میرسد، تصمیمش را عملی میکند و میخواهد برایش نما و زیرزمینی کاملا سنتی طراحی کنند.
جلیلی میگوید: حالا که خانه ساخته شده همه خوششان میآید. میآیند برای خودشان عکس و فیلم میگیرند. راستش را بخواهید برای خودم هم خیلی جذاب است، چون ابتدای کار اصلا نمیدانستم چطور از آب در میآید و نگران بودم.
جلیلی معتقد است خانهاش هیچ وقت قدیمی نمیشود برعکس خانه های جدید که به شش ماه نکشیده جدیدترش ساخته میشود. وی میگوید: این خانه خودش قدیمی است پس هیچوقت قدیمی نمیشود.
مهندس ابراهیمی که بیش از ۴۰ سال سابقه کار در مرمت بناهای تاریخی را در کارنامه خود دارد و سالها در آستان قدس رضوی در همین حوزه فعالیت داشته با دیدن علاقهمندی مالک به انجام کاری خاص و اصیل این پروژه را قبول میکند.
ابراهیمی میگوید: از ابتدای پذیرفتن کار، بنا را گذاشتم روی نظرات مالک تا با توجه به خواستههای خودش طراحی و هماهنگیها را انجام دهیم.
در واقع شالوده کار را مهندس رفیعی انجام داده بود، اما چیزی که بیش از هرچیز ما را ترغیب میکرد تا کار به سرانجام برسد تجربه تازهای برای هر سه نفر ما بود. کاری که با همفکری هم پیش میبردیم و لازم بود برای یکی کردن نظراتمان وقت بیشتری بگذاریم تا در عین متفاوت بودن نظرات، کار هماهنگ و مورد دلخواه مالک از آب دربیاید.
ابراهیمی میگوید: شاید شما نمونههایی از ساخت و سازهای سنتی در مشهد خودمان دیده باشید، اما این کارها اغلب نمایشگاهی از کارهای سنتی است و در اصل هیچ هماهنگی بین اجزای آن وجود ندارد. اگر به دید تخصصی نگاه کنید کارها نواقص بسیاری دارد و درست اجرا نمیشود و، چون مردم آشنایی دقیقی ندارند ظاهری از بنای سنتی را میبینند.
ما در این کار سعی کردیم همه چیز اصولی پیش برود و هماهنگی بین اجزا را درست انجام بدهیم هرجا هم که از خط خارج میشدیم مالک با ذوق و علاقه خودش راهی جلوی پایمان میگذاشت و باز سعی میکردیم براساس آن خواسته کار را اصولی ادامه بدهیم.
ما در این کار سعی کردیم همه چیز اصولی پیش برود و هماهنگی بین اجزا را درست انجام بدهیم
ابراهیمی در توضیح تفاوت این کار با نمونه های دیگر میگوید: دوستان زیادی دارم که کار سنتی انجام میدهند، اما در آن کارها اجرای طاق و قوسش ناقص بوده یا کاربرد آجر ناهماهنگ بوده در بنا، اما کار ما ریزهکاریهایی دارد که آن را متمایز کرده است.
او به آجر تراشی به عنوان یکی از ظریف کاری های بناهای سنتی اشاره میکند و ادامه میدهد: نوع برش آجر در این کار با ظرافت انجام شده که این خود نشاندهنده دوره تاریخی خاصی است. در واقع کارهای سنتی انجام شده اصلا به شکل این کار اصولی و با رعایت اصول نبوده هرچند که پیشبینی خیلی از کارها هم در این بنا نشده بود که خود مشکلاتی را سرراهمان میگذاشت.
ابراهیمی میگوید: به عنوان مثال برای فضای حوض خانه پایین ارتفاع لازم برای کار سنتی وجود نداشت و یا در طراحی هشتی کشیده در ایجاد ارتباط فضای اصلی با فضاهای فرعی به مشکل برخوردیم که هماهنگ کردن این اجزا کارمان را خیلی سخت کرده بود، اما در نهایت با همفکری توانستیم کار را به انجام برسانیم.
ابراهیمی تأکید میکند: فقط مردم عادی نیستند که از این کار خوششان آمده استادان دانشگاه و دانشجویان معماری هم که با نگاه فنی به کار مینگرند خوششان آمده است. مانند استاد عشقی که در بناهای سنتی مشهد حرف اول را میزند وقتی عکسها را برایش ارسال کردم نظر بسیار مثبتی روی کار داشت.
همچنین دوستانم در میراث فرهنگی با دیدن عکسها پیغامهایی برایم فرستادند که حس بسیاری خوبی از پذیرفتن این کار در من به وجود آورد.
ابراهیمی، در توضیح سبک بنای ساخته شده، میگوید: در کارهای سنتی میتوان از نوع و ابعاد آجر پی به دوره تاریخی آن بنا برد. در اینجا فضاهایی همچون شاهنشین،طاق و قوسش مربوط به دوران صفویه است. طاق و قوس بیرون نیز از قدیم در بناهای پارسی بوده، اما به طور کلی این بنا به دلیل نوع و ابعاد آجر دوره قاجار و اوایل دوره پهلوی را نمایان میکند.
به طور کلی این بنا به دلیل نوع و ابعاد آجر دوره قاجار و اوایل دوره پهلوی را نمایان میکند
ابراهیمی در بیان نیروی کار استفاده شده در ساخت بخشهای سنتی این بنا نیز میگوید: هرکاری نیروهای خاص خودش را دارد. شاید سنگ کاری که در چنین پروژهای کار میکند دستمزدش متفاوت است با همان کار که در بنای معمولی انجام میدهد. در اصل همین نیروهای متخصص هستند که با رعایت جزئیات کار را اصولی پیش میبرند.
مثلا درست کردن اجرای تاق و قوس مربوط به دوره صفویه است و کاملا ایرانی که هر کسی از پس آن برنمیآید. نیروی متخصص و طراحی مبتنی بر تجربه باعث شده این بنا به این شکل ساخته شود. در اصل در نیروهای به کارگرفته شده رده بعد از کارگر، همه نیروهای متخصص بودند.
از آنجا که نیروی متخصص دستمزد بالاتری دارد مالک برای اینکه مقید بود کار زیبا و اصولی پیش برود همه این هزینهها را متحمل شد، چون برایش مهم بود نمای سنتیاش اصولی باشد. با این حال نمیتوان گفت هزینه ساخت با این سبک کار هزینه بیشتری نسبت به سبکهای مدرن و امروزی میبرد. به طور کلی در هر دو سبک هزینهها تقریبا برابری میکند.
مهندس رفیعی که از ابتدای شروع به کار بنا به عنوان طراح مشغول بوده و فضای داخلی را هم به شکل مدرن طراحی کرده درباره نتیجه متفاوت از تصویر اولیه کار میگوید: از ابتدا برای سنتی کار کردن برنامه قطعی نبود، اما پیشبینیهایی شده بود.
او در بیان برخی ویژگی های منحصر به فرد کار میگوید: به طور کلی در اغلب کارهای سنتی بر قرینهسازی روی احجام و فرمها تأکید میشود، اما ما اینجا از فرم های نامتقارن استفاده کردیم که اتفاقا جذابیت خاصی به کار داده است. این کار در حالی که به مفاهیم و عناصر خللی وارد نکرده، جذابیت کار را هم از دست نداده و کار اصولی پیش رفته است.
او ادامه میدهد: در ابتدای کار وقتی بحث ساخت به شیوه سنتی پیش آمد با مالک به یزد رفتیم و از خانه های تاریخی آنجا بازدیدکردیم همچنین مطالعاتی انجام شد تا کار به بهترین شکل پیش برود. به طور کلی سعی کردیم کار را خیلی پیچیده نکنیم و در سادهترین شکل ممکن، اما زیبا و مبتنی بر دوره های تاریخی مشخص انجام دهیم.
فضای داخلی مدرن و نمای کاملا سنتی خانه موضوع دیگری است که مهندس رفیعی در توضیح آن میگوید: با وجود تناقض شدید بین فضای سنتی و مدرن در این خانه سعی کردیم کار را به گونهای پیش ببریم که فضاها نزدیک به هم باشد و این پارادوکس کمتر توی چشم بزند.
او میگوید: خیلیها با دیدن این کار میآیند و پیشنهاد کار سنتی میدهند، اما معمولا به اجرا نمیرسد که این به خاطر برخی نگرانیها از سر ناآگاهی است. همچنین از آنجا که بحث فروش ملک برایشان مطرح است فکر میکنند ممکن است بنا به این شکل فروش نرود این در حالی است که در صورت فرهنگ سازی وآگاهی بخشی، مردم بیشتر راغب چنین سبکهایی هستند فقط کمی نگرانی دارند که باید با کمک رسانهها برطرف شود.
* این گزارش پنج شنبه، ۵ بهمن ۹۶ در شماره ۲۷۰ شهرآرامحله منطقه ۱۱ چاپ شده است.